رابطه پزشک و بیمار در زمان‌های مختلف، همواره در حال تغییر بوده است. در گذشته شاهد بودیم رابطه پزشک و بیمار، یک رابطه عارفانه و عاطفی، قدسی بود که بیمار به پزشک به دید یک انسان کامل نگاه می‌کرد، اما حالا رفته‌رفته این نوع نگاه کمرنگ شده است. البته این اتفاق تا حدی طبیعی است و با مقتضیات روزگار می‌خواند. این تغییر نگاه، نوعی مرحله گذار است که در کشورهای توسعه‌یافته هم طی شده و حالا نوبت ما رسیده است. امروزه برخی تصمیمات می‌تواند این رابطه پزشک و بیمار را به سمت تعالی ببرد و یا برخی تصمیمات می‌تواند آن را به تنزل دهد. در سال‌های اخیر شاهد هستیم که رابطه پزشک و بیمار، دچار مشکلاتی شده که در صدر دلایل آن، مسائل مالی قرار دارد. در فرهنگ ما ایرانی‌ها جمله‌ای داریم که می‌گوید: «ان‌شاءالله پول دوا و دکتر ندهی!» این جمله را می‌توان این‌گونه تفسیر کرد که اولاً در جامعه ایرانی، دعا می‌شود که فردی به مریضی مبتلا نشود و در مرحله دوم، این موضوع از آن‌جا نشأت می‌گیرد که مردم به رابطه بین پزشک و بیمار، به دید یک رابطه پولی نگاه نمی‌کنند. مردم، پزشکان را وسیله‌ای می‌دانند که حکمت خداوند را اجرا می‌کند، اما فشار واقعیت و نیازهای روزمره، این ذهنیت‌ها را هم تغییر داده است. در دنیا برای تعدیل روابط مالی میان پزشک و بیمار، نظام‌های بیمه‌های درمانی حضور دارند اما در کشور ما باوجود گستردگی خدمات بیمه‌های درمانی هنوز تا رسیدن به جایگاه واقعی بیمه در کشورهای توسعه‌یافته، فاصله زیادی وجود دارد. اصلاح مشکلات بیمه و افزایش سرانه سلامت، می‌تواند جایگاه بیمه‌های درمانی را در ایران و به‌تبع آن رابطه پزشک و بیمار را بهبود ببخشد. مشکل دیگر پزشکان، واقعی نبودن تعرفه‌های پزشکی است که جسارت پزشک را برای انجام برخی عمل‌های جراحی، محدود می‌کند. تصور کنید وقتی با یک قصور ناخواسته، امکان دارد پزشک مجبور به پرداخت دیه 250میلیون تومانی شود، در آن صورت برخی پزشکان ترجیح می‌دهند با تعرفه‌های کنونی و با این دیه‌های سنگین، زیر بار انجام عمل‌های جراحی‌ پرریسک نروند. بسیار ناعادلانه است که جریمه یک قصور پزشکی معادل جریمه یک قتل عمد باشد، یعنی بین جریمه پزشکی که با نیت کار خیر به درمان می‌پردازد و دچار خطای پزشکی می‌شود، با جریمه کسی که در حالت بی‌خودی، رانندگی می‌کند و فردی را به قتل می‌رساند، هیچ تفاوتی از منظر قانونی وجود ندارد. در همه جای دنیا، خطای پزشکی اتفاق می‌افتد و در دنیا هم پذیرفته‌اند که قصور پزشکی، بخشی از فرآیند درمان است اما در کشور ما قصور و خطای پزشکی را معادل جرم در نظر گرفته‌اند که در همین راستا نیاز داریم قوانین اصلاح شود. نکته دیگر، بحث سرانه درمان در ایران است؛ یعنی پولی که برای سلامت هر بیمار در نظر گرفته می‌شود.
جالب است که در کشور ما سرانه درمان به 18هزار تومان رسیده است، اما این سرانه در کشوری مثل کانادا، حدود 10 هزار دلار است؛ بنابراین باوجود سرانه پایین و قدرت مالی پایین بیمه‌های درمانی، نمی‌توان انتظار داشت که رابطه پزشک و بیمار در ایران، مانند کشورهای توسعه‌یافته باشد؛ بنابراین افزایش سرانه درمان و تقویت بیمه‌های درمانی، خودبه‌خود رابطه بین پزشک و بیمار را هم بهبود می‌بخشد و به ریل منطقی‌اش برمی‌گرداند.

منبع: هفته نامه آتیه نو شماره 117